#رمان زندگی سخت من _پارت ۵
تاريخ: ۱۷ دسامبر ۲۰۲۰
همه بانگاه های عجیب به شلوارکی که پوشیده بودم نگاه میکردن نمیدونم چرا ولی خیلی جلب توجه میکرد تا اینکه یکی از کارمندای کمپانی اومد جلو و گفت : اینو ازکجا آوردی؟
تانیا(من): از لباسای کمپانی برداشتم .
کارمند:بدون اجازه!امکان نداره!
تانیا (من): این رو شوگا بهم داد و گفت که لازم به اجازه نیست!چیزی شده؟
کارمند: چی ؟ شوگا این شلوارجی هوپ هست این شلوار مورد علاقشه .در همین لحظه دیدم جی هوپ داره باسرعت به طرفم میاد .از دستم محکم گرفت و منو چسبوند به دیوار .
جی هوپ:تو کی هستی؟کدوم آشغالی به تو اجازه داد این شلوار رو بپوشی ؟هان؟جواب بده؟
اون فقط داد میکشید و نمیذاشت حرف بزنم و مچ دستمو فشار میداد .
جی هوپ : مگه کری ؟
تانیا (من):دستمو ول کن خواهش میکنم (با گریه) خواهش میکنم درد داره !!!!!
جی هوپ بعد اینکه دید خیلی عصبانی شده و اطرافیان دارن من و اونو تماشا میکنن بهم گفت:ای دختره ی عوضی و دستمو ول کرد .
برگشت و بهم گفت:دنبالم بیا !
تانیا (من): نه نمیام
جی هوپ:چی گفتی !یه بار دیگه تکرار کن !
اون منو از زمین بلند کرد و من هی داد میکشیدمو میگفتم بزارم زمین بزارم زمین .تا اینکه وارد یه اتاق شدیم.
جی هوپ :خفه شووو!فکر کردی اینجا شهر هرته و هر چی دوست داری میتونی بپوشی ؟
باورم نمیشد از همه شنیده بودم که جی هوپ مهربونترین عضو تو گروهه ولی معلوم بود از یه چیزی ناراحته !
جی هوپ: هی !کری؟ اینو ازکی گرفتی ؟
تانیا(من): از شوگا
جی هوپ: ای عوضی خیلی دروغگویی .
تانیا(من): چیه باور نمیکنی برو از خودش بپرس !بعدشم این شلوار به آدم عصبانی مثل تو نمیخوره !
جی هوب :چی!
میخواست یه سیلی بخوابونه تو صورتم که از پشت شوگا دستشو گرفت .
جی هوپ: شوگا!
شوگا:جی هوپ آروم باش اون تازه وارده و در ضمن ببخشید من این شلوار رو اشتباهی دادم بهش ازش عصبانی نشو
جی هوپ : شوگا !باورم نمیشه !چرا
تانیا(من): آیییییییی
هردوشون بهم نگاه کردن جی هوپ از شدت عصبانی بودن جوری دستمو فشار داده بود که جای انگشتاش رو دستم افتاده بود .
جی هوپ :من اصن ازت خوشم نمیاد دختره ی عوضی نیومده مایه ی دردسر شدی. و ازاتاق رفت بیرون .
شوگا: دستتو بده بمن !درد داری؟
و ...........
---
نظراتونو کامنت کنین
we-story-weblog#
we